محمد مهدی جانمحمد مهدی جان، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

نی نی جون مامان

لالایی اصغرم لالایی اصغرم

ببینید ببینید گلم رنگ ندارد     اگر آمده میدان سر جنگ ندارد سلام خیلی دیر اومدم تا محرمو تسلیت بگم با اینکه محمد مهدی بچه آرومیه ولی خوب بازم خیلی از وقت من بهش اختصاص داره جمعه با پسری رفتیم همایش شیرخوارگان حسینی خیلی خوب بود و معنوی  محمد مهدی هم بیشتر وقت خواب بود انشاالله طفل شیرخوار امام و دل سوخته رباب واسته بشن تا سونوی سه ماهگی پسرم سلامتی شو نشون بده اینم عکس پسرک من ماشاالله یادتون نره التماس دعای فراوان دارم تو این شب و روزا خدا نگه دار ...
20 آبان 1392

عیدت مبارک پسرم

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت                       صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت سلام عزیز دلم خوبی پسرم ؟ عیدت مبارک محمد مهدی مامان خیلی دوست دارم زودتر روز تولدت برسه و بیای بغلم عزیزم مواظب خودت باش خدا حافظ خدایا خودت حافظ پسرم باش  
18 مرداد 1392

یه مهمونی بزرگ

سلام پسر مامانی خوبی محمد مهدی جات خوبه مامان؟ اینروزا داری قوی میشی قدرت حرکتات زیاد شده عزیزم عزیز دلم فردا روز اول ماه مبارک رمضانه ماه مهمانی خدا میدونی این مهمونی بزرگترین مهمونیه توی این مهمونی هیچ کس خجالت نمیکشه بیشترین لقمه را از سر سفره گشاده شده ی بندگی برداره خدا خودش میگه سعی کنید بیشترین مصرف کننده از این سفره باشین ما مسلمونا تو این ماه روزه میگیریم ولی من امسال به خاطر وجود یه فرشته توی دلم یعنی پسر گلم نمیتونم روزه بگیرم مامانی با اینکه نمیتونم روزه بگیرم اما تمام تلاشمو میکنم که از این ماه بهره ببرم مامانی تو هم از خدا بخواه که بتونیم با هم از این ماه بهره ببریم عزیزم مواظب خودت باش و این سه ماه هم محکم به دل ...
18 تير 1392

عید آمد و عید آمد

سر راهت در انتظارم ..... برده هجرت صبر و قرارم ...... جز ظهورت اي گل زهرا ..... به خدا حاجتي ندارم کجايى اى هميشه پيدا از پس ابرهاى غيبت؟ سلام عزیز دل مامان خوبی گل پسرم محمد مهدی جات خوبه مامانی عیدت مبارک فردا ولادت امام زمانمونه و ما این روز قشنگو جشن میگیریم و یکی از بزرگترین عیدهای ماست و البته اسم شما هم به اسم این امام بزرگه دوستان خوب سلام امیدوارم خوب باشین عیدتون مبارک پسرم این روزا برات  حسابی خرید میکنم تا انشاالله همه دوسایل لازمتو بخریم و آماده تولد شما بشیم دیشب رفتم بازار و برات عیدی هم خریدم پسرم برات یه دفتر خاطرات قبل و بعد تولد خریدم که انشاالله برات خاطراتتو بنویسم و سالها بعد که بزرگ شدی بهت بد...
2 تير 1392

اعیاد شعبانیه مبارک

ایام نشاط و شور امت آمد هنگام سرور و اخذ حاجت آمد در روز سه و چهار ماه شعبان از جانب حق سه پیک رحمت آمد میلاد حسین است و ابوالفضل و علی یعنی که سه منشأ سعادت آمد آن ماه که ماه حاجتش میخوانند ما بین دو خورشید امامت آمد ...
21 خرداد 1392

ای احمدیان به نام احمد صلوات

ای احمدیان به نام احمد صلوات هر دم به هزار ساعت از دم صلوات از نور محمدی دلم مسرورست پیوسته بگو تو بر محمد صلوات اللهم صلی علی محمد و آل محمد خدایا متشکرم به خاطر این عیدی خیلی خوبی که به من دادی   دوستای خوب با گداشتن نظر ما را از حضور خودتون با خبر کنید ...
9 بهمن 1391

به یاد کربلا دل‏ها غمگین است دلا خون گریه کن چون اربعین است

السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج) السلام علیک یاامین الله فى ارض و حجته على عباده (یاصاحب الزمان آجرک الله)اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت...!!! سلام  فردا اربعین حسینی است  چهل روزه که زینب حسین و عباسشو ندیده چعل روزه که کاروان اسرا با داغ 18 تن از هاشمیان آل رسول الله و 72 تن از یاران امام حسین از شهری به شهر دیگه میرن  چهل روزه که رباب اصغر 6 ماهشو ندیده  حالا کاروان بعد چهل روز اولین زوار قبر پسر فاطمه اند حالا زینب با برادرش در خلوت درد دل میکنه و میگه  تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم              چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم   ...
13 دی 1391

فدای اصغر تشنه لب آقا بشم

سلام پسرم مجتبی جونم امروز میخوام از علی اصغر برات بگم مامان جون امروز روز اصغر آقاست تو همه جای ایران همایش شیرخوارگان برگزار شد من دوست داشتم با تو برم تواین همایش شرکت کنم اما تو نبودی و دلم نیومد که برم مامانی از خدا بخواه که تا سال دیگه خواهر یا برادرتو بفرسته پیش من و بابا خیلی دلم براش تنگه گاهی من گاهی هم بابا از این دل تنگی بهانه گیر میشیم حالا بگذریم داستان علی اصغر امام تو روز عاشورا از روز شش محرم آب را به آقا بستن و همه کاروان 4 روز بود که آب نخورده بودن دیگه رباب مادر اصغر هم شیر نداشت که به اصغر بده و اون کوچولوی معصوم هم تشنه بود یه قول معروف هست که آقا اصغرو برد بیرون و به دشمن گفت سیرابش کنن اما امام...
3 آذر 1391