محمد مهدی جانمحمد مهدی جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

نی نی جون مامان

عذر خواهی

سلام پسر گل من خوبی عزیزم ببخشید که دیر آپ میکنم وبلاگتو آخه دارم برات یسری بافتنی و کارای تزیینی اتاقتو درست میکنم باید زودتر تمامش کنم دوستای مهربون فعلا همه چیز خوبه تا دوباره برم سونو و انشاالله ورم کلیه پسرمم خوب شده باشه التماس دعا از همه خدا نگه دار
13 شهريور 1392

عیدت مبارک پسرم

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت                       صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت سلام عزیز دلم خوبی پسرم ؟ عیدت مبارک محمد مهدی مامان خیلی دوست دارم زودتر روز تولدت برسه و بیای بغلم عزیزم مواظب خودت باش خدا حافظ خدایا خودت حافظ پسرم باش  
18 مرداد 1392

برای پسرم دعا کنید

سلام عزیز دل مامان خوبی؟ سلام دوستای مهربون چند روز قبل رفتم سونو و دیروز هم رفتم پیش دکتر توی سونو نوشته بود پیلکتازی خفیف دو طرف مشهود است که من یکم نگران شدم و نمیدونستم یعنی چی؟ دکتر گفت توی کلیه های گل پسرم آب جمع شده و این ممکنه خودبه خود درمان بشه ولی ممکن هم هست که بعد تولد محمد مهدی نیاز به درمان داشته باشه خواهش میکنم دعا کنید که اگه به صلاح پسرمه این مشکل برطرف بشه و توی اولین ماههای تولدش درگیر دارو و دکتر نشیم خدا جونم پسرمو سالم بذار توی بغلم
10 مرداد 1392

یه مهمونی بزرگ

سلام پسر مامانی خوبی محمد مهدی جات خوبه مامان؟ اینروزا داری قوی میشی قدرت حرکتات زیاد شده عزیزم عزیز دلم فردا روز اول ماه مبارک رمضانه ماه مهمانی خدا میدونی این مهمونی بزرگترین مهمونیه توی این مهمونی هیچ کس خجالت نمیکشه بیشترین لقمه را از سر سفره گشاده شده ی بندگی برداره خدا خودش میگه سعی کنید بیشترین مصرف کننده از این سفره باشین ما مسلمونا تو این ماه روزه میگیریم ولی من امسال به خاطر وجود یه فرشته توی دلم یعنی پسر گلم نمیتونم روزه بگیرم مامانی با اینکه نمیتونم روزه بگیرم اما تمام تلاشمو میکنم که از این ماه بهره ببرم مامانی تو هم از خدا بخواه که بتونیم با هم از این ماه بهره ببریم عزیزم مواظب خودت باش و این سه ماه هم محکم به دل ...
18 تير 1392

عید آمد و عید آمد

سر راهت در انتظارم ..... برده هجرت صبر و قرارم ...... جز ظهورت اي گل زهرا ..... به خدا حاجتي ندارم کجايى اى هميشه پيدا از پس ابرهاى غيبت؟ سلام عزیز دل مامان خوبی گل پسرم محمد مهدی جات خوبه مامانی عیدت مبارک فردا ولادت امام زمانمونه و ما این روز قشنگو جشن میگیریم و یکی از بزرگترین عیدهای ماست و البته اسم شما هم به اسم این امام بزرگه دوستان خوب سلام امیدوارم خوب باشین عیدتون مبارک پسرم این روزا برات  حسابی خرید میکنم تا انشاالله همه دوسایل لازمتو بخریم و آماده تولد شما بشیم دیشب رفتم بازار و برات عیدی هم خریدم پسرم برات یه دفتر خاطرات قبل و بعد تولد خریدم که انشاالله برات خاطراتتو بنویسم و سالها بعد که بزرگ شدی بهت بد...
2 تير 1392

اعیاد شعبانیه مبارک

ایام نشاط و شور امت آمد هنگام سرور و اخذ حاجت آمد در روز سه و چهار ماه شعبان از جانب حق سه پیک رحمت آمد میلاد حسین است و ابوالفضل و علی یعنی که سه منشأ سعادت آمد آن ماه که ماه حاجتش میخوانند ما بین دو خورشید امامت آمد ...
21 خرداد 1392

گلم گل پسرم

سلام مهمونای خوبمون سلام عزیزم خوبی مامانی؟ جات راحته؟ دیشب رفتم سونوگرافی و شما را دیدم عزیزم خانم دکتر گفت حالت خوبه و شما یه گل پسری. من و بابایی تصمیم داریم اسم شما را بذاریم محمد مهدی امیدوارم اسمتو دوست داشته باشی و مثل اسمت همیشه پیرو امام زمانت باشی و بتونی مثل یک سرباز وظیفه شناس در رکاب آقامون باشی امیدوارم منم بتونم تو را اونجوری که شایسته است تربیت کنم امیدوارم که سالم و سلامت باشی و به خوبی رشد کنی و به موقع بیای تو بغلم و بعد سالهای سال کنار من و بابایی سالم زندگی کنی پسر عزیزم گلم مواظب خودت باش و محکم به دل من بچسب مهمونای خوبمون ممنون که به ما سر میزنین
2 خرداد 1392

تکونای نی نی

سلام گل مامان خوبی عزیزم دیگه داری کم کم خودتو نشون میدی از روز 11 اردیبهشت کم و بیش احساست میکنم گاهی که دقت میکنم میفهمم داری لگد میزنی اما کوچولوی مامان هنوز قدرتت کمه و ضربه هات خیلی آرومه انقدر که وقتی تمرکز میکنم و دستمو میذارم روشکمم احساس میکنم انشاالله که سالم و سلامت رشد میکنی و مهر ماه میای بغلم عزیزم اول خرداد هم قراره برم سونو گرافی تا هم از سلامتیت مطمئن بشیم هم ببینیم گل دخمری یا پسملی خدایا نی نی منو همه نی نیای تو راهو حفظ کن و سالم بذارشون بغل مامانا و به همه منتظرا یه نی نی سالم و صالح بده تا آپ بعدی خدا نگه دار
14 ارديبهشت 1392

سه ماهه دوم

سلام عزیز مامان خوبی گلم؟ سلام مهمونای مهربون من شنبه 24 فروردین عمل سرکلاژم را انجام دادم و خدا را شکر خوبم اما فعلا استراحت دارم فکر میکردم با شروع سه ماهه دوم از این استراحت راحت میشم که نشدم ولی خدا را شکر بعد عمل مشکلی نداشتم انشاالله که نی نی هم خوبه هرچی تمرکز میکنم نمیتونم حرکاتشو حس کنم تا خیالم راحت بشه و فعلا باید منتظر باشم تا نی نی افتخار بده و لگدای محکمشو بزنه برامون دعا کنید که به خوبی این دورانو پشت سر بگذاریم
31 فروردين 1392